در وسط بیابان برهوت نوادا ( Nevada desert) یک جاده خاکی وجود دارد که به دروازه ورودی “منطقه 51” (Area 51) منتهی می شود. این مکان توسط تورهای شبکه ای، یک در ورودی بسیار بزرگ و علائم هشدار دهنده محافظت می شود. شاید با حضور در محل فکر کنید که از سری ترین پایگاه نظامی ایالات متحده به خوبی محافظت نمی شود اما اشتباه می کنید زیرا آن ها از طریق دوربین های متعدد هر حرکتی در اطراف پایگاه را زیر نظر دارند.
در داخل دروازه اصلی دوربین های متعددی در زوایای مختلف تعبیه شده و در تپه مقابل پایگاه نیز یک وانت پیکاپ سفید رنگ حضور داشته که شیشه های جلوی آن کاملاً مات بوده و همه چیز را تحت نظر دارد. به گفته افراد محلی هر لاک پشت یا خرگوشی که از زیر یا داخل فنس های شبکه ای وارد پایگاه شود نیز از چشم نگهبانان و دوربین های آن ها دور نمی ماند. بعضی دیگر نیز ادعا می کنند که در ابتدای جاده منتهی به این مرکز نیز سنسورهای مخفی تعبیه شده است.
آن چه که در این پایگاه سری می گذرد باعث به وجود آمدن فرضیات عجیب و غریبی شده است. بعضی ادعا کرده اند که موجودات فضایی که قصد تماس با زمینیان را دارند به این پایگاه می آیند. برخی دیگر نیز بر این عقیده اند که بقایای یک هواپیمای سقوط کرده نیروی هوایی شوروی سابق که توسط کوتوله های جهش یافته هدایت می شد در این مکان سقوط کرده است و البته شایعات افسانه ای دیگری که هیچ پایه و اساس و استدلال منطقی برای آن ها وجود ندارد.
علی رغم تمامی این شایعات و افسانه سازی ها تنها چیزی که دیده می شود این است که پایگاه “منطقه 51” وجود داشته و به فعالیت خود ادامه می دهد. شاید این مکان جایی برای گفتگو یا مبارزه با بیگانگان فضایی یا حتی مکانی برای آزمایشات سری نباشد اما مشخص است که در این پایگاه اتفاقات خاصی رخ می دهد و تنها افراد معدودی اجازه ورود به محل را داشته و از اتفاقات درون آن آگاهند. این موضوع با توجه به دوربین های متعدد درون و اطراف پایگاه و علائم هشدار دهنده در همه جای جاده منتهی به آن قابل اثبات است.
شروع به کار این مرکز نظامی سری با توسعه “هواپیماهای شناسایی یو ۲” (U-2 reconnaissance aircraft) ایالات متحده همزمان بود. بعد از جنگ جهانی دوم، اتحاد جماهیر شوروی پرده آهنین (Iron Curtain) دور خود و کشورهای بلوک شرق را کمی پایین کشید و عملیات جاسوسی گسترده ای را علیه دیگر کشورهای جهان آغاز کرد. بعد از آن که شوروی از حمله کره شمالی به همسایه خود کره جنوبی حمایت کرد معلوم شد که این کشور در حال افزایش تاثیر و قدرت خود در سطح بین المللی است.
در نتیجه ایالات متحده از برنامه ها، استراتژی ها، اهداف و همچنین توانایی شوروی در انجام یک عملیات نظامی غافلگیرانه علیه خود بیمناک شد_ همان کاری که نیروهای ژاپنی در حمله به بندر پرل هاربر (Pearl Harbor) در دوران جنگ جهانی دوم انجام دادند.
در اوایل دهه ۱۹۵۰ نیروی دریایی و هوایی ایالات متحده آمریکا از هواپیماهای شناسایی با ارتفاع پرواز پایین برای آگاهی از برنامه های شوروی استفاده می کردند که احتمال دستگیری یا انهدام آن ها بسیار زیاد و البته نگران کننده بود. در نوامبر سال ۱۹۵۴ رییس جمهور آیزنهاور دستور توسعه سری هواپیماهای شناسایی با ارتفاع بالا که به آن “طرح یو ۲” (U-2 program) گفته می شد را صادر کرد. یکی از اولین اقدامات در این زمینه پیدا کردن محلی دورافتاده و پوشیده برای آموزش و آزمایش خلبانان و هواپیماهای جدید بود.
بعد از بررسی های بسیار آن ها منطقه ای مسطح در وسط صحرای نوادا با نام گروم لیک (Groom Lake) را برای این کار انتخاب کردند که در دوران جنگ جهانی دوم به عنوان محلی برای آموزش تیراندازی هوایی خلبانان نیروی هوایی ایالات متحده مورد استفاده قرار می گرفت. بدین ترتیب این پایگاه نظامی دور افتاده که در روی نقشه نیز با عنوان “منطقه 51” مشخص شده است به یک مرکز نظامی سری تبدیل شد. کلی جانسون، یکی از اولین مهندسان مسئول ساخت این پایگاه برای ترغیب کارگران به کار در پایگاه سری “منطقه 51” به آن نام “مزرعه بهشت” (Paradise Ranch) داده بود.
آزمایش هواپیماهای شناسایی “یو ۲” در جولای سال ۱۹۵۵ آغاز شد و بلافاصله گزارش هایی در مورد رویت اشیاء پرنده ناشناس در آسمان منطقه به گوش همگان رسید. بسیاری از این اشیاء پرنده ناشناخته توسط خلبانان هواپیماهای مسافربری دیده شده بودند که تاکنون شاهد پرواز هواپیمایی در چنین ارتفاعات بالایی نبودند. اگر چه در حال حاضر هواپیماهای مسافربری می توانند تا ارتفاع ۴۵٫۰۰۰ پایی پرواز کنند اما در اواسط دهه ۱۹۵۰ هواپیماهای مسافربری در ارتفاع بین ۱۰٫۰۰۰ تا ۲۰٫۰۰۰ پایی پرواز می کردند.
در آن دوران هواپیماهای نظامی شناخته شده می توانستند تا ارتفاع ۴۰٫۰۰۰ پایی نیز بالا بروند و بسیاری بر این باور بودند که گذشتن از چنین ارتفاع پروازی برای هر هواپیمای ساخته ی دست انسان غیر ممکن است. از این رو هواپیماهای شناسایی “یو ۲” که ارتفاع پروازشان به بیش از ۶۰٫۰۰۰ پا می رسید به چشم اشیاء پرنده فضایی دیده می شدند.
طبیعتاً فرماندهان و مسئولان نظامی بلند مرتبه نیروی هوایی می دانستند که این اشیاء فضایی در واقع هواپیماهای شناسایی “یو ۲” هستند که در مرحله آزمایش قرار دارند اما اجازه نداشتند که جزییات این موضوع و حقیقت ماجرا را به اطلاع عموم برسانند. بنابراین مقامات رسمی اعلام می کردند که این مشاهدات به “پدیده های طبیعی” یا “تحقیقات هواشناسی در ارتفاعات بالا” مربوط می شود. حتی زمانی که در سال ۱۹۶۰ هواپیمای “یو ۲” به همراه خلبانش گری پاورز (Gary Powers) در آسمان اتحاد جماهیر شوروی مورد هدف قرار گرفته و سقوط کرد نیز واقعیت قضیه فاش نشد.
عملیات پروازی هواپیماهای “یو ۲” در اواخر دهه ۱۹۵۰ متوقف شد اما پرواز هواپیماهای فوق سری دیگر در این پایگاه همچنان ادامه داشت. در طول سال ها هواپیماهای شناسایی بسیاری مانند “اَی ۱۲” (A-12) و هواپیماهای رادارگریز دیگری مانند Bird of Prey و F-117A و TACIT BLUE در این پایگاه سری توسعه یافته و مورد آزمایش قرار گرفته اند. حتی در دهه ۱۹۷۰ در این پایگاه مطالعاتی درباره هواپیماهای میگ (MiG) اتحاد جماهیر شوروی انجام گرفته است.
مسئولان نظامی ایالات متحده تعدادی از هواپیماهای میگ را در این منطقه به پرواز در می آوردند و سعی می کردند با هواپیماهای ساخت خودشان با آن ها مقابله کنند تا با نقاط ضعف و قوت آن ها آشنا شوند. این مانورها نشان داد که ایالات متحده نمی تواند مانند آن ها را بسازد اما می تواند هواپیماهای سریعتری تولید کند. این رقابت امروزه نیز وجود دارد و هرگاه روسیه یک هواپیمای جنگی خارق العاده می سازد متعاقباً ایالات متحده نیز از یک جنگنده فوق سریع جدید رونمایی می کند.
شایعات مربوط به رفت و آمد موجودات فضایی به این پایگاه زمانی شروع شد که در سال ۱۹۸۹ مهندسی به نام باب لازار (Bob Lazar) در مصاحبه ای با شبکه خبری محلی لاس وگاس ادعا کرد که در زمان فعالیت خود در این پایگاه با موجودات فضایی ملاقات داشته و حتی کمک کرده است که با مهندسی معکوس سفینه فضایی این موجودات را بازسازی کنند. اما بسیاری از جمله محققان و کسانی که قبلاً در این پایگاه کار کرده بودند داستان باب لازار را ساختگی دانسته و آن را قویاً رد کردند.
حتی بسیاری از مهندسان از ادعاهای لازار خشمگین شدند زیرا در ساخت هواپیماهای پیشرفته و سری این منطقه با ارتش آمریکا همکاری کرده و از نزدیک “سفینه فضایی” مورد ادعای لازار را دیده بودند و می دانستند که ساخته دست انسان است نه موجودات فضایی.
گفته میشود که هدف این پایگاه نظامی آزمایش سیستمهای نوین پروازی و جنگافزارهای فوق سری است. اما گردانندگان و نوع کار این پایگاه فوق سری کماکان تا به امروز نامعلوم است، و حتی کارکنان پایگاه زندگیهای بدور از عموم دارند و با دنیای خارج تقریباً هیچ تماسی ندارند.
دولت آمریکا اطلاعات رسمی بسیار ناچیزی را در مورد این پایگاه منتشر کردهاست. پنهانکاری و محرمانه بودن فوقالعادهای که در مورد این مرکز اعمال میشود باعث شده تا شایعات و تئوریهای توطئه زیادی در مورد آن بر سر زبانها باشد.
درسال ۲۰۱۳ سیا گزارشی رسمی در مورد تاریخچه یو-۲ هواپیمای شناسایی آمریکایی دوران جنگ سرد را منتشر کرد که طی آن وجود منطقه 51 بهطور رسمی تأیید شده بود. این گزارش نشان میداد که در دهه ۵۰ و ۶۰، دلیل خیلی از گزارشهایی که در مورد «بشقابپرندهها» از سوی مردم منتشر شده بود به پرواز هواپیمای جاسوسی «یو-۲» و هواپیمایی دیگر مربوط میشد.
امروزه نیز از پایگاه “منطقه 51” استفاده گسترده ای می شود و بر اساس نقشه های هوایی هر ساله سازه های جدیدی در این مرکز ساخته شده و وسعت آن افزایش پیدا می کند. هنوز هم در ساعات اولیه صبح می توان نورهای مرموزی که در آسمان این منطقه بالا و پایین می روند را مشاهده کرد. در واقع این نورها مربوط به هواپیماهایی است که به طور بی وقفه کارگران را از فرودگاه مک کاران (McCarran Airport) لاس وگاس به این پایگاه انتقال می دهند.
ادعای حضور بیگانگان در یک منطقه باعث جلب شدن گردشگران به آن نقطه جغرافیایی می شود. در سال ۱۹۹۶ مسئولان ایالتی نوادا نام “جاده ۳۷۵” (Route 375) را به “بزرگراه موجودات فضایی” (Extraterrestrial Highway) تغییر دادند و مراکزی مانند “مرکز تحقیقات مربوط به موجودات فضایی” (Alien Research Center) و هتل و رستورانی کوچک با جمعیتی در حدود ۵۴ نفر را با نام Little A’Le’Inn در شهر کوچک راشل (Rachel) ایجاد کردند. همچنین در غرب این پایگاه منطقه ای برای جستجوی گنجواره (geocache) تدارک دیده شده که علاقمندان با حضور در آن و با استفاده از جی پی اس و دیگر ادوات مکان یابی سعی می کنند موقعیت مکانی گنجواره هایی که توسط افراد دیگر در این منطقه دفن شده اند را پیدا کنند. این کار جنبه تفریحی وسرگرمی دارد.
Leave A Comment